تحلیل مغز با مصرف قند و شکر مطالعات جدید محققان نشان میدهد: مصرف زیاد قند و شکر به مرور زمان منجر به کاهش اندازه مغز میشود و مغز کوچکتر نیز با مشکلاتی مانند زوال عقل در دوران پیری مرتبط است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، به نقل از مجله نورولوژی (Neurology)، در این مطالعه ۲۴۹ فرد مورد بررسی قرار گرفتند که همه آنها در زمان پژوهش سطح قند خونی در محدوده طبیعی داشتند. با این حال، محققان دریافتند: افرادی که سطح قند خون بالاتری داشتند، به احتمال زیاد حجم مغز کمتری در نواحی کلیدی هیپوکامپ (حافظه) و آمیگدال (احساسات و شناخت) داشتند. بررسیهای تکمیلی نشان داد، انقباض در هر دوی این مناطق با افزایش ابتلا به بیماری آلزایمر یا نوع دیگری از زوال عقل مرتبط است. دکتر نیکلاس شربوین، نویسنده اول این مطالعه گفت: مطالعات متعددی ارتباط بین دیابت نوع ۲ و کوچک شدن مغز و زوال عقل را نشان داده است، اما ما در مورد این که آیا افرادی که قند خون آنها در حد طبیعی بالاست این اثرات مشابه را تجربه میکنند یا خیر، اطلاعات زیادی نداریم. به همین دلیل محققان عوامل دیگری از جمله سیگار کشیدن، فشار خون بالا و مصرف الکل را کنترل کردند که ممکن است بر این رابطه تأثیر بگذارد. دکتر شربوین در ادامه توضیحاتش افزود: این یافتهها نشان میدهد که حتی برای افرادی که دیابت ندارند، سطح قند خون میتواند بر سلامت مغز تأثیر بگذارد. البته ما در ابتدای این مسیر قرار داریم و هنوز موارد متعددی در زمینه آلزایمر و زوال عقل وجود دارد که نمیدانیم. به همین دلیل تحقیقات بیشتری برای درک اثر متقابل مصرف قند و شکر و زوال عقل مورد نیاز است، اما این یافتهها ممکن است ما را به ارزیابی مجدد مفهوم سطح قند خون طبیعی و تعریف دیابت سوق دهد. به گفته کارشناسان، قند و شکر به طور کلی دو ماده زمینه ساز بروز بیماریهای مختلف هستند و توصیه میشود در مصرف آنها احتیاط شود.
چرا مغز انسانها کوچکتر می شود؟ | مشخصات عجیب مغز انسان باستان :
به گزارش همشهری آنلاین، هرچند این نکته کاملا صحت دارد، اما اگر بخواهیم از نظر فیزیکی خود را با اجدادمان مقایسه کنیم کاملا مشخص است که نه تنها ما از لحاظ جثه از آنها بزرگتر نیستیم، بلکه عجیبتر اینکه، در طول سالیان متمادی آب هم رفتهایم.
مطالعات پژوهشگران دانشگاه کمبریج نشان میدهد که انسان رسیدن به قله رشد را پشت سر گذاشته و بشر در زندگی مدرن امروزی ۱۰ درصد کوتاهتر و کوچکتر از اجداد شکارچی خود است. شاید با خود بگویید تغییر جثه انسان مساله زیاد مهمی نیست که بخواهید خود را برای آن ناراحت کنید، اما اگر بدانید که مغز انسان هم کوچکتر شده آن وقت با خود چه فکری میکنید؟
البته کوتاهتر شدن جثه انسان و کوچکتر شدن مغز در طول چند سال اخیر اتفاق نیفتاده، بلکه به عقیده دانشمندان این کاهش از ۱۰ هزار سال پیش شروع شده است. دانشمندان میگویند صنعت کشاورزی، نوع تغذیه، شهرنشینی و اثرات آن بر سلامتی انسان و همچنین بیماریها، نخستین و اصلیترین عوامل در بروز چنین پدیدهای است و برای اثبات این نظریه، فسیلهای انسانی از آفریقا، اروپا و آسیا مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند.

دکتر مارتا لاهر، متخصص دگرگونیهای انسانی از جمله محققانی است که مطالعات دقیقی در زمینه تئوری کوچکتر شدن مغز و جثه انسان انجام داده است. او با مقایسه بقایای فسیل انسانی کشف شده در اتیوپی، که مربوط به ۲۰۰ هزار سال پیش میشود، قدم بسیار بزرگی برای اثبات این نظریه برداشته است.
چرا که مطالعات فسیلها نشان داد اتیوپیهای ۲۰۰ هزار سال قبل، بسیار بزرگتر و قوی هیکلتر از نسلهای امروزی بودند و حتی تعدادی دیگر از فسیلهای یافت شده در خاور نزدیک، نشان میدهد انسانهای ۱۲۰ تا ۱۰۰ هزار سال پیش نیز باز هم بلندتر و تنومندتر از ما بودند.
تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان، نشان میدهد یک انسان معمولی که ۱۰ هزار سال پیش زندگی میکرد، بین ۷۶ تا ۸۲ کیلوگرم وزن داشت و این در حالی است که یک فرد عادی امروزی بین ۶۹ تا ۷۶ کیلوگرم وزن دارد.
هرچند در نگاه اول، تفاوت زیادی بین وزنها دیده نمیشود، اما نتیجه مطالعات دکتر لاهر از نظر انجمن سلطنتی، یافتههای ارزشمندی را در اختیار دانشمندان قرار داد.
او در این رابطه می گوید: «کاملا روشن است که انسان از باستان تاکنون، تغییر و تحول بسیاری داشته است اما در زمینه قد و قامت این دگرگونی تا ۱۰ هزار سال پیش اتفاق نیفتاد و دقیقا از ۱۰ هزار سال پیش بود که انسان از لحاظ اندازه شروع به تغییر کرد. سؤالی که در این بین مطرح میشود این است که این اتفاق، به چه علتی رخ داده است؟»
زمان نشان میدهد که اجداد ما شکارچی بودند و این، در حالی است که بشر امروزی به جای شکاربه کشت و کار روی آورده و این تحول از ۹ هزار سال پیش آغاز شد. هرچند کشاورزی غذای بیشتری را در اختیار انسانها میگذارد، اما درعین حال مصرف محصولات کشاورزی وغلات درمقایسه با مصرف گوشت شکار نتیجهای جز کمبود ویتامین و مواد آلی در بدن نخواهد داشت و همه اینها انسان را از رشد مناسب باز میدارد.
به عنوان مثال در چین کشاورزان اولیه بیشتر غلاتی نظیر برنج، ذرت و گندم سیاه که در هیچ یک از آنها نیاسین و ویتامین B به میزان کافی یافت نمیشود را کشت میکردند تا اینکه در چند دهه اخیر کشاورزی در این کشور مورد اصلاح قرار گرفته، اما مساله این است که اصلاح کشاورزی اگرچه ممکن است راه حلی برای بلندقدتر شدن انسان باشد اما کوچکتر شدن مغز انسان را چه باید کرد؟
مغز انسان ۲۰ هزار سال پیش به اندازه یک توپ تنیس ازمغز انسان امروزی بزرگتر بود. نکته قابل توجه در این است که این میزان در زنها و مردها به یک اندازه است. البته آب رفتن مغز انسان به این معنا نیست که انسان امروزی از هوش کمتری برخوردار است و همه اختراعات و اکتشافات بر این مطلب صفحه میگذارد. دکتر لاهر، کوچک شدن مغز را اینگونه توجیه میکند: «با گذشت زمان هرچند مغز انسان کوچکتر میشود اما انرژی بیشتری در آن ذخیره شده و کارآمدتر میشود؛ درست مثل رایانههای امروزی.»

رابرت فولی، استاد دانشگاه کمبریج نیز در اینباره عقیده دارد انسان بودن فرایندی پر از تغییر و تحول است که همچنان ادامه دارد و این تغییرات، به دست قدرتی برتر اداره میشود. انسانها در طول زمان همیشه در حال تحول هستند و این دگرگونی ادامه دارد.
چرا مغز انسانها در مقایسه با جثهشان بزرگ است؟ در درازای چهار میلیون ساله تکامل بشر، اندازه مغز انسان نزدیک به سه برابر شده است؛ اما عواملی که سبب این انبساط مغزی شده هنوز به طور کامل شناخته نشدهاند.
د در تلاش برای حل این معما، یک زیستشناس پرمغز و باهوش، مدلی رایانهای ابداع کرده که رشد ساختار شناختی انسان را بازسازی میکند و نشان میدهد که مغز انسان ممکن است اندازه خود را مدیون الگوی بلوغ جنسی ما باشد.
به گزارش ایتنا و به نقل از یورونیوز، «مائوریسیو گونزالس فورِهرو» از دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند با ارائه یافتههای این مدل، معتقد است که توضیحات و یافتههای موجود برای بزرگ بودن مغز انسان نمیتواند به طور کامل توضیح دقیقی برای اندازه سختافزاری مغز ما ارائه دهد.
برای مثال، در حالی که اغلب فرض میشود که جدال موسوم به «مسابقه تسلیحاتی تکاملی (فرگشتی)» بوده است که گونههای مختلف را به سمت ظرفیتهای شناختی بالاتر و در نتیجه مغزهای بزرگتر سوق داده است، اما گونزالس-فوررو معتقد است که «رقابتهای فرگشتی با توجه به هزینههای متابولیکی که دارند، از نظر تکاملی قادر به تولید مغزها و بدنهایی به اندازه انسان نیستند».
به عبارت دیگر، رشد اندازه مغز هزینه دارد و مقدار انرژی موجود برای رشد دیگر بافتها را محدود میکند. بنابراین، اگر بنا را تنها بر صحت کامل سناریوی مسابقه تسلیحاتی قرار دهیم، غیرممکن بود که گونه ما بتواند چنین مغز بزرگی را رشد دهد و در عین حال از چنین بدنباشکوه و خارقالعادهای نیز برخوردار باشد . با بالارفتن سن رسیدن به بلوغ جنسی، اندازه مغز نیز افزایش مییابد. با در نظر گرفتن انسانهای امروزی، نویسنده نشان میدهد که آغاز نسبتا دیرتر شروع فولیکولهای تخمدان در زنان، امکان افزایش اندازه مغز در دوران کودکی را فراهم میکند.
برای غلبه بر این مانع و به منظور تعیین میزان دقیق «هزینههای متابولیک» رشد انواع مختلف بافتها در بدن؛ گونزالس-فوررو یک مدل کامپیوتری ایجاد کرده است که پویاییها یا به عبارتی دینامیک بلوغ و دینامیک تکامل را با یکدیگر ادغام می کند. نویسنده با استفاده از مدل خود تحت عنوان «چارچوب پویایی بلوغ و تکامل» (evo-devo) نشان میدهد که اندازه مغز و بدن هفت گونه مختلف انساننما را میتوان با دقت و جزئیات بازسازی کرد.
گونزالس-فوررو نشان میدهد که اندازه مغز از اولین سرده انسانتباران موسوم به «جنوبیکپی عفاری» گرفته تا آخرین آنها یعنی «هومو ساپینسها» یا همان انسانهای خردمند؛ همیشه به سن بلوغ جنسی بستگی داشته است.
به عبارت دیگر، با بالارفتن سن رسیدن به بلوغ جنسی، اندازه مغز نیز افزایش مییابد. با در نظر گرفتن انسانهای امروزی، نویسنده نشان میدهد که آغاز نسبتا دیرتر شروع فولیکولهای تخمدان در زنان، امکان افزایش اندازه مغز در دوران کودکی را فراهم میکند.
برای همین است که مغز یک انسان بالغ شش برابر بزرگتر از آن چیزی است که معمولاً برای موجوداتی با اندازه بدن ما انتظار می رود.
این پژوهشگر در مقاله خود نوشته است که «مدل پویایی بلوغ و تکامل، امکان تجزیه و تحلیلهای عمیق تری را میدهد که نشان می دهد بزرگتر شدن مغز انسانتباران به دلیل بهگُزینی مستقیم تعداد فولیکولها بوده تا اینکه به دلیل بهگُزینی طبیعی اندازه مغز باشد.»
به عبارت دیگر، مدل گونزالس-فورهرو نشان میدهد که اندازه بزرگ مغزهای ما انسانها محصول یک مسابقه تسلیحاتی تکاملی برای باهوشتر شدن نیست، بلکه محصول جانبی بلوغ جنسی با تاخیر ماست.