فیلم کوهستان سرد (به انگلیسی: Cold Mountain) نام فیلمی است که بر اساس رمانی نوشته چارلز فریزر در سال ۲۰۰۳ ساخته شد. نمایشنامه آن را نیز آنتونی مینگلا نوشت. کارگردانی فیلم نیز بر عهده او بود. ستارههای فیلم عبارتند از: جود لا، نیکول کیدمن، رنه زلوگر، برندن گلیسون، فیلیپ سیمور هافمن. جک وایت، جووانی ریبیسی نوازنده ی راک و هم چنین کیلین مورفی، جنا مالون در این فیلم ایفای نقش کردند. بیشتر صحنه های فیلم در منطقه ترنسیلوانیا در رومانی فیلمبرداری شد.
بسیاری از صحنه ها در کوه های کارپات در رومانی فیلمبرداری شد؛ در جاهایی مثل اطراف شهر برازوف و یا در دره زارنتی؛ همچنین فیلمبرداری بیست و دو هفته طول کشید و شرایط آب و هوایی در رومانی غیرقابل پیش بینی بود و مجموعه فیلمبرداری در منطقه ای که جزو مناطق نقطه سیل بود، انجام می گرفت. به همین دلیل آنتونی مینگله، نویسنده و کارگردان فیلم مجبور شد صحنه هایی از فیلمنامه را کاهش دهد و در آن تغییراتی ایجاد کند
فیلم موسیقی و ترانه (انگلیسی: Music and Lyrics) فیلمی در ژانر کمدی رمانتیک و موزیکال به کارگردانی مارک لارنس است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
الکس فلچر که بیست سال پیش خواننده موفق یک گروه موسیقی پاپ بوده، اکنون محبوبیت سابق را ندارد. در ادامه کریس، مدیر برنامه های او به وی خبر می دهد که یک خواننده جوان و پرطرفدار پیشنهاد داده که الکس در آلبوم بعدیش با او همکاری کند و …
فیلم ترمینال (به انگلیسی: The Terminal) نام فیلمی در ژانر کمدی-درام به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و نویسندگی اندرو نیکول و ساشا گرواسی است که در سال ۲۰۰۴ به نمایش درآمد. هنرپیشههای اصلی این فیلم تام هنکس و کاترین زیتا جونز هستند. این فیلم داستان مردیست که از کشوری به نام کارکوزیا به فرودگاه بینالمللی جان اف کندی آمدهاست و به دلیل کودتا در کشورش توسط گروهی شبه نظامی اجازه ورود به آمریکا را پیدا نمیکند. در عین حال به علت وقوع انقلاب در کشورش امکان بازگشتش نیز وجود ندارد. هدف او از سفر به آمریکا تکمیل امضاهای هنرمندان جاز در عکس روزی عالی در هارلم است. این فیلم الهام گرفته از کتاب مرد ترمینال است. این فیلم از داستان مهران کریمی ناصری پناهنده ایرانی، که به علت گم شدن مدارک پناهندگی خود از سال ۱۹۸۸ تا سال ۲۰۰۶ در ترمینال یکی از فرودگاههای نزدیک پاریس زندگی میکرد الهام گرفته شدهاست و ۲۵۰ هزار دلار به وی بدین خاطر پرداخت گردید.
فیلم نجات سرباز رایان (به انگلیسی: Saving Private Ryan) نام فیلمی جنگی و حماسی محصول سال ۱۹۹۸ میباشد که به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و نویسندگی رابرت رودات ساخته شدهاست. داستان این فیلم در طول نبرد نرماندی در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. ۲۷ دقیقه آغازین فیلم که رسیدن نیروهای متفقین به فرانسه در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ را نشان میدهد، بسیار مشهور است. تام هنکس در نقش کاپیتان جان میلر به همراه هفت سرباز دیگر مأموریت میگیرند تا سرباز جیمز فرانسیس رایان را پیدا کنند و به خانه برگردانند. او سه برادر داشته که همگی در جنگ کشته شدهاند و به دستور فرمانده کل ارتش، رایان میتواند به پیش مادرش بازگردد. داستان این فیلم در سال ۱۹۹۴ و زمانی در ذهن رودات شکل گرفت که داشت از بنای یادبود چهار برادر کشته شده در جنگ داخلی ایالات متحده آمریکا دیدن میکرد. رودات تصمیم گرفت تا داستانی شبیه به آنها در جنگ جهانی دوم بنویسد. او فیلمنامه را نوشت و در اختیار مارک گوردون قرار داد. نهایتاً استیون اسپیلبرگ به عنوان کارگردان انتخاب شد. نجات سرباز رایان، با استقبال خوبی از سوی تماشاگران و منتقدین روبهرو شد. این فیلم به صورت جهانی، ۴۸۱٫۸ میلیون دلار در گیشه فروش داشت که آن را به پرفروشترین فیلم سال ۱۹۹۸ تبدیل کرد. این فیلم برنده ۵ جایزه اسکار شد. نجات سرباز رایان در سال ۱۹۹۹، وارد شبکه ویدئویی خانگی شد که ۴۴ میلیون دلار فروخت.
فیلم جادهای بهسوی تباهی (به انگلیسی: Road to Perdition) فیلم آمریکایی، محصول سال ۲۰۰۲ است. کارگردانی فیلم را سم مندس بر عهده داشته و ستارگانی چون تام هنکس، پل نیومن، جود لا و دنیل کریگ در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم داستان پسربچهای به نام مایکل را روایت میکند که چیزی در باره شغل پدرش نمیداند فقط میداند که پدرش برای آقای رونی کار میکند. آقای رونی وقتی پدر مایکل کودک یتیمی بوده او را پذیرفته و بزرگ کردهاست. مایکل آن قدر درباره شغل پدرش کنجکاوی میکند که متوجه میشود آقای رونی یکی از سران مافیای آمریکاست و پدرش هم برای او دست به آدمکشی میزند. از طرفی پسر آقای رونی در یکی از شبها بدون اجازه پدرش و دیگر سران مافیا کسی را میکشد و پدرش هم به همین دلیل او را در جمع مافیا تحقیر میکند. او هم از آنجا که فهمیده مایکل صحنه جنایت را مخفیانه تماشا کرده عصبانیت و حسادت خود نسبت به پدر مایکل را در هم میآمیزد و باز هم بدون اجازه پدرش قصد کشتن مایکل و پدرش را میکند اما اشتباهاً مادر و برادر کوچک مایکل را میکشد و مایکل و پدرش از مهلکه میگریزند.