
فیلم دفترچهٔ خاطرات (به انگلیسی: The Notebook) فیلمی است از نیک کاساوتیس محصول ایالات متحدهٔ آمریکا است که در سال ۲۰۰۴ از روی رمانی به همین نام نوشتهٔ نیکلاس اسپارکس ساخته شد. از بازیگران این فیلم میتوان به رایان گاسلینگ و ریچل مکآدامز اشاره کرد.

به نقل از هایپرکلابز :سینما همیشه یکی از مهمترین مصرف کنندگان اثار ادبی بوده است و همیشه اثار ادبی مهم و حتی معمولی منبع الهام و اقتباس بسیاری از آثار سینمایی قرار گرفته است.اغلب این اثار با برخوردهای متفاوتی از سوی بینندگان و منتقدان مواجه بوده است.اکثر اقتباسهای ادبی با برخورد سرد و بدبینانه مردم و منتقدان مواجه شده است.اکثراً معتقدند که سینما توانایی بسط و نمایش تمامی قابلیتهای ادبیات را ندارد.این نظر هم می تواند درست و هم غلط باشد.بعضی از آثار ادبی به خصوص متوسط ها و داستانهای کوتاه یا نمایش نامه ها توانسته در سینما بعد جدید و بلندتری از اثر اصلی ارائه دهد و آن اثر را ماندگار سازد.از این جمله می توان به فیلم رستگاری در شاوشنگ اقتباس درخشان و بالاتر از داستانی از استیون کینگ و یا فهرست شیندلر بر اساسی از رمان توماس کینلی اشاره کرد.آثار معتبرتر و معروف تر اکثراً با شکست مواجه می شوند زیرا طرفدارانشان نمی توانند حتی از یک قصور کوچک برای اثر بگذرند و سطح توقع بالا باعث می شود اثر سینمایی نادیده گرفته شود.از این فیلمها می توان به اکثر اقتباسهای بر اساس بینوایان نوشته ویکتور هوگو و یا اقتباس بسیار بد مرشد و مارگاریتا نوشته میخائیل بولگاکف اشاره کرد.بعضی مواقع می توان دید که یک کارگردان ادب شناس و موفق توانسته به نوعی تعادلی بین فیلم و اثر ادبی برقرار و یک شاهکار بیافریند.به عنوان مثال ارباب حلقه های تالکین به خوبی توسط پیتر جکسون به تصویر درآمد و یا پدرخوانده ماریو پوزو توسط کاپولا به یک شاهکار جهانی بدل شد. دفترچه خاطرات شاید مهمترین و مشهورترین اثر کارنامه نویسنده امریکایی 44 ساله نیکلاس اسپارکس است.این نویسنده که به سبک داستان نویسان دهه سی و چهل رمان می نویسد توانسته با باز تولید این سبک قدیمی توجه مخاطبا را جلب کند.فیلم Notebook اقتباس موفق و قابل توجهی از این اثر ادبی است که توانسته خود را در میان فیلمهای اقتباسی موفق تاریخ سینما قرار دهد.در عین حال این فیلم با الگو برداری از فیلمهای رومانس و عاشقانه دهه سی و چهل شمایلی بسیار کلاسیک به فیلم خود داده است.نیک کاساویتس پسر جان کاساویتس کارگردان معروف دهه شصت و هفتاد و جینا رینولدز بازیگر مشهور همان دهه ها در پنجاه سالگی در کارنامه بیشتر بازیگریش کارگردانی های محدودی دارد که این بهترین فیلمش است.موفقیت اصلی فیلم را باید بازیهای درخشان فیلم و به خصوص ستارگان قدیمی جینا رینولدز و جیمز گارنر است.بازیگرانی ساله تجربه و موفقیت را پشت سر گذارده اند.رایان گوسلینگ و ریچل مک آدامز هم بازی های مناسبی ارائه داده اند اما نقششان را بیشتر تصویر برداری های زیبای فیلم بردوش کشیده تا خودشان شاید چون تجربه کافی ندارند.قسمتهای مربوط به حال که در آسایشگاه یا همان خانه رویایی فیلم گرفته شده و ما با گارنر و رینولدز مواجهیم بسیار زیبا و دقیق تصویر شده است.البته باید از بازی محکم و مستبدانه جوان آلن در نقش مادر الی هم تقدیر کرد.افتتاحیه فیلم بسیار دل انگیز است و ترکیب غروب و دریاچه و مرد قایقران فضایی به شدت نوستالژیک را تداعی می کند والبته فیلم من را به یاد فیلمهای زیادی که با نماهای کارنوال ها و شهربازی ها به هم آمیخته اند می اندازد.فیلم در این دوران مدرنیسم و فیلمهای با سبک تکه تکه و خشن همچون میوه ای تابستانی در فصل زمستان می نماید.
منبع: هایپرکلابزhttp://hyperclubz.com/main/Club.aspx?qClub=golestan&qCat=home-entertainment-gr1&qId=873
به نقل از هایپرکلابز :سینما همیشه یکی از مهمترین مصرف کنندگان اثار ادبی بوده است و همیشه اثار ادبی مهم و حتی معمولی منبع الهام و اقتباس بسیاری از آثار سینمایی قرار گرفته است.اغلب این اثار با برخوردهای متفاوتی از سوی بینندگان و منتقدان مواجه بوده است.اکثر اقتباسهای ادبی با برخورد سرد و بدبینانه مردم و منتقدان مواجه شده است.اکثراً معتقدند که سینما توانایی بسط و نمایش تمامی قابلیتهای ادبیات را ندارد.این نظر هم می تواند درست و هم غلط باشد.بعضی از آثار ادبی به خصوص متوسط ها و داستانهای کوتاه یا نمایش نامه ها توانسته در سینما بعد جدید و بلندتری از اثر اصلی ارائه دهد و آن اثر را ماندگار سازد.از این جمله می توان به فیلم رستگاری در شاوشنگ اقتباس درخشان و بالاتر از داستانی از استیون کینگ و یا فهرست شیندلر بر اساسی از رمان توماس کینلی اشاره کرد.آثار معتبرتر و معروف تر اکثراً با شکست مواجه می شوند زیرا طرفدارانشان نمی توانند حتی از یک قصور کوچک برای اثر بگذرند و سطح توقع بالا باعث می شود اثر سینمایی نادیده گرفته شود.از این فیلمها می توان به اکثر اقتباسهای بر اساس بینوایان نوشته ویکتور هوگو و یا اقتباس بسیار بد مرشد و مارگاریتا نوشته میخائیل بولگاکف اشاره کرد.بعضی مواقع می توان دید که یک کارگردان ادب شناس و موفق توانسته به نوعی تعادلی بین فیلم و اثر ادبی برقرار و یک شاهکار بیافریند.به عنوان مثال ارباب حلقه های تالکین به خوبی توسط پیتر جکسون به تصویر درآمد و یا پدرخوانده ماریو پوزو توسط کاپولا به یک شاهکار جهانی بدل شد. دفترچه خاطرات شاید مهمترین و مشهورترین اثر کارنامه نویسنده امریکایی 44 ساله نیکلاس اسپارکس است.این نویسنده که به سبک داستان نویسان دهه سی و چهل رمان می نویسد توانسته با باز تولید این سبک قدیمی توجه مخاطبا را جلب کند.فیلم Notebook اقتباس موفق و قابل توجهی از این اثر ادبی است که توانسته خود را در میان فیلمهای اقتباسی موفق تاریخ سینما قرار دهد.در عین حال این فیلم با الگو برداری از فیلمهای رومانس و عاشقانه دهه سی و چهل شمایلی بسیار کلاسیک به فیلم خود داده است.نیک کاساویتس پسر جان کاساویتس کارگردان معروف دهه شصت و هفتاد و جینا رینولدز بازیگر مشهور همان دهه ها در پنجاه سالگی در کارنامه بیشتر بازیگریش کارگردانی های محدودی دارد که این بهترین فیلمش است.موفقیت اصلی فیلم را باید بازیهای درخشان فیلم و به خصوص ستارگان قدیمی جینا رینولدز و جیمز گارنر است.بازیگرانی ساله تجربه و موفقیت را پشت سر گذارده اند.رایان گوسلینگ و ریچل مک آدامز هم بازی های مناسبی ارائه داده اند اما نقششان را بیشتر تصویر برداری های زیبای فیلم بردوش کشیده تا خودشان شاید چون تجربه کافی ندارند.قسمتهای مربوط به حال که در آسایشگاه یا همان خانه رویایی فیلم گرفته شده و ما با گارنر و رینولدز مواجهیم بسیار زیبا و دقیق تصویر شده است.البته باید از بازی محکم و مستبدانه جوان آلن در نقش مادر الی هم تقدیر کرد.افتتاحیه فیلم بسیار دل انگیز است و ترکیب غروب و دریاچه و مرد قایقران فضایی به شدت نوستالژیک را تداعی می کند والبته فیلم من را به یاد فیلمهای زیادی که با نماهای کارنوال ها و شهربازی ها به هم آمیخته اند می اندازد.فیلم در این دوران مدرنیسم و فیلمهای با سبک تکه تکه و خشن همچون میوه ای تابستانی در فصل زمستان می نماید.
منبع: هایپرکلابزhttp://hyperclubz.com/main/Club.aspx?qClub=golestan&qCat=home-entertainment-gr1&qId=873
به نقل از هایپرکلابز :سینما همیشه یکی از مهمترین مصرف کنندگان اثار ادبی بوده است و همیشه اثار ادبی مهم و حتی معمولی منبع الهام و اقتباس بسیاری از آثار سینمایی قرار گرفته است.اغلب این اثار با برخوردهای متفاوتی از سوی بینندگان و منتقدان مواجه بوده است.اکثر اقتباسهای ادبی با برخورد سرد و بدبینانه مردم و منتقدان مواجه شده است.اکثراً معتقدند که سینما توانایی بسط و نمایش تمامی قابلیتهای ادبیات را ندارد.این نظر هم می تواند درست و هم غلط باشد.بعضی از آثار ادبی به خصوص متوسط ها و داستانهای کوتاه یا نمایش نامه ها توانسته در سینما بعد جدید و بلندتری از اثر اصلی ارائه دهد و آن اثر را ماندگار سازد.از این جمله می توان به فیلم رستگاری در شاوشنگ اقتباس درخشان و بالاتر از داستانی از استیون کینگ و یا فهرست شیندلر بر اساسی از رمان توماس کینلی اشاره کرد.آثار معتبرتر و معروف تر اکثراً با شکست مواجه می شوند زیرا طرفدارانشان نمی توانند حتی از یک قصور کوچک برای اثر بگذرند و سطح توقع بالا باعث می شود اثر سینمایی نادیده گرفته شود.از این فیلمها می توان به اکثر اقتباسهای بر اساس بینوایان نوشته ویکتور هوگو و یا اقتباس بسیار بد مرشد و مارگاریتا نوشته میخائیل بولگاکف اشاره کرد.بعضی مواقع می توان دید که یک کارگردان ادب شناس و موفق توانسته به نوعی تعادلی بین فیلم و اثر ادبی برقرار و یک شاهکار بیافریند.به عنوان مثال ارباب حلقه های تالکین به خوبی توسط پیتر جکسون به تصویر درآمد و یا پدرخوانده ماریو پوزو توسط کاپولا به یک شاهکار جهانی بدل شد. دفترچه خاطرات شاید مهمترین و مشهورترین اثر کارنامه نویسنده امریکایی 44 ساله نیکلاس اسپارکس است.این نویسنده که به سبک داستان نویسان دهه سی و چهل رمان می نویسد توانسته با باز تولید این سبک قدیمی توجه مخاطبا را جلب کند.فیلم Notebook اقتباس موفق و قابل توجهی از این اثر ادبی است که توانسته خود را در میان فیلمهای اقتباسی موفق تاریخ سینما قرار دهد.در عین حال این فیلم با الگو برداری از فیلمهای رومانس و عاشقانه دهه سی و چهل شمایلی بسیار کلاسیک به فیلم خود داده است.نیک کاساویتس پسر جان کاساویتس کارگردان معروف دهه شصت و هفتاد و جینا رینولدز بازیگر مشهور همان دهه ها در پنجاه سالگی در کارنامه بیشتر بازیگریش کارگردانی های محدودی دارد که این بهترین فیلمش است.موفقیت اصلی فیلم را باید بازیهای درخشان فیلم و به خصوص ستارگان قدیمی جینا رینولدز و جیمز گارنر است.بازیگرانی ساله تجربه و موفقیت را پشت سر گذارده اند.رایان گوسلینگ و ریچل مک آدامز هم بازی های مناسبی ارائه داده اند اما نقششان را بیشتر تصویر برداری های زیبای فیلم بردوش کشیده تا خودشان شاید چون تجربه کافی ندارند.قسمتهای مربوط به حال که در آسایشگاه یا همان خانه رویایی فیلم گرفته شده و ما با گارنر و رینولدز مواجهیم بسیار زیبا و دقیق تصویر شده است.البته باید از بازی محکم و مستبدانه جوان آلن در نقش مادر الی هم تقدیر کرد.افتتاحیه فیلم بسیار دل انگیز است و ترکیب غروب و دریاچه و مرد قایقران فضایی به شدت نوستالژیک را تداعی می کند والبته فیلم من را به یاد فیلمهای زیادی که با نماهای کارنوال ها و شهربازی ها به هم آمیخته اند می اندازد.فیلم در این دوران مدرنیسم و فیلمهای با سبک تکه تکه و خشن همچون میوه ای تابستانی در فصل زمستان می نماید.
منبع: هایپرکلابزhttp://hyperclubz.com/main/Club.aspx?qClub=golestan&qCat=home-entertainment-gr1&qId=873
الی (ریچل مکآدامز) که برای گذراندن تعطیلات تابستانی به همراه والدین خود به شهری کوچک رفته، با نوآ (رایان گاسلینگ) آشنا و عاشق همدیگر میشوند. اما مادر الی به این عشق بها نمیدهد و با در فشار گذاشتن پدر خانواده سعی در از بین بردن رابطه الی و نوآ دارد. پس از پایان تعطیلات تابستانی و بازگشت الی به شهر، نوآ شروع به فرستادن نامه به او میکند اما با جلوگیری مادر الی از رسیدن نامههای نوآ به او، کمکم خاطره عشق آن دو کمرنگ میشود. پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، نوا داوطلبانه به جبهه میرود و الی به پرستاری از سربازان میپردازد. الی با سربازی زخمی به نام لون هوموند آشنا و عاشق او میشود. خانواده او نیز به ازدواج آن دو رضایت دارند، چون لون جوانی ثروتمند است. اما چند روز مانده به ازدواج آن دو، الی عکسی از نوا در روزنامه میبیند، الی به دیدن نوا میرود و متوجه میشود نوا در تمام این سالها عاشق او ماندهاست.

بازیگران :
- رایان گاسلینگ در نقش نوا
- ریچل مکآدامز در نقش الی
- جیمز گارنر در نقش دوک (نوای پیر)
- جنا رولندز در نقش خانم همیلتون (الی پیر)
- جوآن آلن در نقش آن همیلتون
- جیمز مارسدن در نقش لون هوموند جوان
- جیمی آن آلمن در نقش مارتا شاو
- سام شپارد در نقش فرانک کالهون
- هدر والکوئیست در نقش سارا توفینگتون
- دیوید تورنتون در نقش جان همیلتون
- کوین کانلی در نقش فین
- اوبا باباتونده در نقش رهبر گروه موسیقی
- مارک جانسوندر نقش عکاس

در ادامه ترجمه مطلبی در ورایتی را می خوانید که 11 نکته از پشت صحنه این فیلم را با طرفداران این فیلم در میان می گذارد. این ترجمه به عهده "فرشته اخوان" بوده است 11 چیزی که هرگز درباره «نت بوک» نمیدانستید چیزهایی که این فیلم را رمانتیکتر از آنچه هست جلوه میدهند آنچه در پشتصحنه این فیلم گذشت. 1. نیک کاساوتیس (کارگردان)، رایان گاسلینگ را به عنوان بازیگر نقش نوآ انتخاب کرد چون خوشتیپ نبود! در واقع نیک، رایان را دعوت کرده بود تا بخشی از اخباری که دستش بود در اختیارش بگذارد اما به او گفت: "من میخوام این نقش رو تو بازی کنی چون مثل بقیهی بازیگرای جوون بالیوودی نیستی؛ نه خوشتیپی، نه بانمک، تو فقط یه پسر معمولیای که بنظر میرسه یک کم خله!"... واضح است که او منظورش همان رایان گاسلینگی که ما میشناسیم و عاشقش هستیم نبوده چون رایان خیلی جذاب است.
2. رایان بخاطر فیلمبرداری از لنز قهوهای استفاده کرد از آنجایی که نقش نوآی سالخورده را جیمز گارنر با چشمان قهوهای بازی کرده بود، رایان ناچار بود برای پوشاندن چشمان آبیاش از لنز قهوهای استفاده کند.
3. فیلم به شکل وارونه فیلمبرداری شده بود ابتدا همه صحنههای پیری الی و نوآ (با بازی ریچل مک آدامز و رایان گاسلینگ) فیلمبرداری شد. سپس رایان طی تعطیلات کریسمس 20 پوند وزن کم کرد و ریش بلند نوآی سالخورده را اصلاح کرد تا تبدیل به نوآیی جوانتر و با صورتی شادابتر شود که الی در چرخفلک عاشقش شده بود.
4. سکانس معروف قایق تقریبا هیچ پرندهای نداشت میدانید درباره کدام صحنه حرف میزنیم –جایی که الی و نوآ برای یک قایقسواری رمانتیک به دریاچه رفته بودند و پرندگان باشکوه اطراف آنها را گرفته بودند. تهیهکنندگان معتقد بودند که نگه داشتن آن پرندگان در دریاچه ممکن نیست؛ اما علیرغم اصرار تهیهکنندگان بر حذف این صحنه، خودِ کارگردان چند جوجه تازه از تخم بیرون آمده پیدا کرده و آنها را کنار دریاچه پرورش داد؛ بنابراین وقتیکه زمان فیلمبرداری رسید آنها روی دریاچه احساس راحتی میکردند. بدیهی ست که این شیوه منحصربهفرد جواب داد.
5. جاستین تیمبرلیک و بریتنی اسپیرز برای نقشهای اصلی این فیلم درنظر گرفته شده بودند در همچین حالتی فیلم موفق نمیشد.
6. رایان و ریچل با هم کنار نیامدند با وجود رابطه احساسی قوی بین الی و نوآ روی پرده سینما، رایان و ریچل نمیتوانستند پشت صحنه با هم کنار بیایند. آنها خیلی با هم درگیر بودند بطوریکه رایان از خانم دیگری برای تمرین دیالوگهایش کمک میگرفت، تا اینکه سرانجام نیک مداخله کرد. "ما با تهیهکننده دور هم جمع شدیم؛ اونها شروع به داد و بیداد کردن و جیغ زدن سر هم کردن. من از اتاق بیرون رفتم؛ و همه مثل من بیرون اومدن و همه چیز بعد از اون ماجرا بهتر شد. با توجه به اینکه دو سال از اون ماجرا میگذره اما همه چی به وضوح بهتر شد.
7. این خط دیالوگ نمادین و پرشور را رایان گاسلینگ به شکل بداهه به انتهای فیلم اضافه کرد همانطور که میدانید وقتی نوآ با الی در پایان فیلم روبرو میشود و او را به مواجهه با آنچه که واقعا میخواد، وادار میکند، فریاد میزند: "چی میخوای؟ چی میخوای؟" رایان بسیار به کاراکترش متعهد بود و همین ویژگی ارزشمند او را در این موقعیت بالا کشید.
8. جیمز مارسدن، کسی که نقش نامزد الی یعنی لون هاموند را بازی میکند، معتقد است فیلم خوب پیش نرفته است جیمز اقرار کرد که نت بوک فیلمی شگفتانگیز از نوع هفتگی فیلمهاست. شاید او فقط به پایانِ ماجرای الی با نوآ یا چیز دیگری حسادت کرده باشد.
9. نت بوک موفقترین فیلم رایان گاسلینگ است علیرغم این حقیقت که فیلم سال 2005 بیرون آمد و رایان در فیلمهای مشهوری چون «داریو» و «دیوانه، احمق، عشق» با اما استون، سال 2012 ستاره شد اما پرفروشترین فیلم رایان تا کنون نت بوک با فروشی معادل 105 میلیون دلار با احتساب تورم است.
10. میزِ سکانس شام ساخته رایان گاسلینگ است رایان تصمیم گرفت برای درآوردن بهتر نقش، دو ماه مانند نوآ در چارلستون، کارولینای جنوبی زندگی کند و مبلمان بسازد. خیلی جالب بود که برخی مبلمان دکور حاصل زحمات و سخت کار کردن رایان در این زمینه بود.
11. ریچل مک آدامز کمتر از یک روز برای تست بازیگری آماده شد متن تمرین شب قبل از تست زمانی به دستش رسید که به شکل ناگهانی در فیلم دیگری مشغول بود! که این جریان رایس ویترسپون و جسیکا بیل را از اجرای بیعیب او شگفت زدهتر کرد