کتاب تاریخ جهان نوشتهٔ فیلیپه فرناندس آرمستو تاریخشناس انگلیسی و استاد دانشگاه نوتردام است. این اثر با ترجمهٔ شهربانو صارمی در گروه انتشاراتی ققنوس چاپ شده است.
فیلیپه فرناندس آرمستو دارای درجه کارشناسی ارشد و دکتری از دانشگاه آکسفورد است و بیشتر دوران زندگی کاری خود را قبل از گرفتن کرسی تاریخ محیط زیست جهان در کالج کوئین مری دانشگاه لندن در سال ۲۰۰۰ و کرسی پرنس آستوریاس در دانشگاه تافتس (۲۰۰۵ ــ ۲۰۰۹) در دانشگاه آکسفورد گذرانده است.
کتاب پیش رو در خود صدها داستان درباره مردمی واقعی دارد. تاریخ جهان کتابی است که داستان بشر را روایت میکند. تقریبا ۱۰۰ داور از نسخه اول کتاب تا پیشنویس نهایی نسخه خطی را نقد کردند. در طی مراحل انتشار، گروههای متمرکز در سراسر کشور نظرات خود را ارائه می دادند.
کتاب تاریخ جهان داستان تعامل انسانها با طبیعت و همچنین داستان تعاملشان با یکدیگر است؛ هر چند انتظار نمیرود تمام تاریخ دنیا در یک کتاب بگنجد اما تاروپود این کتاب از تارهایی گزیده و گلچینشده بافته شده که مخاطب را با داستان هر گوشهای از این جهان پهناور آشنا میکند. تاریخ پس از یخبندان زمین تا خروج از گلولای و سپس بازسازی این کرهٔ خاکی و قدیمی. خواننده علاقهمند به این کتاب در هر دور شاهد تنیده شدن این تارها خواهد بود که در طول روایت این داستان مهیج امتداد یافته است.
تاریخ روایت است. در این کتاب صدها داستان دربارۀ مردمی واقعی آمده است ــ مردم معمولی و شاهان، پسران و مادران، قهرمانان و تبهکاران، افراد نامی و شکست خورده. سعی میکنم آنها را در دو روایت که در سراسر کتاب در هم تنیده شده است تلفیق کنم. یکی داستان چگونگی پیوند و جدایی مردم با شکل گرفتن فرهنگها و تأثیر آنها بر یکدیگر و تغییر دادن همدیگر است. در کنار این داستان، داستان دیگر دربارۀ چگونگی کنش متقابل بشر با باقی طبیعت است ــ گونه های دیگر، محیط زیست طبیعی بی ثبات، سیارۀ پویا. تاریخ جهانی است.
تقریباً در هر فصل تمام دنیا مد نظر است. خوانندگان میتوانند آنچه را در هر منطقه و در هر قاره، در تمام ادوار رخ داده است مقایسه کنند و به هم ارتباط دهند ــ مانند ناظرانی از کهکشانی دیگر که از فضای خارج خیره به دنیا مینگرند و آن را یکجا می بینند. تاریخ فراگیر است. این کتاب سعی دارد چیزی دربارۀ هر یک از حوزه های زندگی گفته باشد ــ از جمله علم و هنر، رنج و لذت، اندیشه و تخیل. خصومت آمیز باشد؛ صمیمانه باشد بی آنکه بیزارکننده شود. تاریخ به انتها نرسیده است.
این کتاب میخواهد بگوید دنیا چگونه شد که چنین شد، رویارو شدن با مسائل فعلی و چشم اندازهایی برای آینده که در واقع صرفاً گذشته ای است که هنوز اتفاق نیفتاده است.
بخشی از کتاب تاریخ جهان :
«این کتاب دو داستان را در هم تنیده است : داستان تعامل ما با طبیعت و داستان تعامل ما با یکدیگر. داستان محیطمحور درباره بشر است که خود را از بقیه طبیعت دور میکند و به دنبال رابطهای است که توازنی میان بهرهبرداری سازنده و ویرانکننده به وجود آورَد. داستان فرهنگمحور درباره این است که چگونه فرهنگهای بشری به صورت دوجانبه تأثیرگذار شدهاند و در عین حال متقابلاً از یکدیگر متمایز شدهاند. هر دو داستان هزاران سال ادامه داشته است. نمیدانیم که آیا این داستانها به پیروزی خواهند انجامید یا به مصیبت.
انتظار نمیرود تمام تاریخ دنیا در یک کتاب بگنجد، بلکه تار و پود این کتاب از تارهایی گزیده بافته شده است. خواننده در هر دور شاهد تنیده شدن این تارها خواهد بود که در طول داستان امتداد یافته است. اکولوژی تاریخی انسانمحور ــ مضمون زیستمحیطی ــ خوانندگان را بارها و بارها به سوی مفاهیم یکسان بازمیگرداند: معاش، سرپناه، بیماری، انرژی، تکنولوژی، هنر. (این مورد آخر، برای مورخان، مقولهای حیاتی است، نهتنها به این دلیل که بخشی از وجه مشترک ما با باقی دنیاست، بلکه همچنین به این دلیل که سندی را از نحوه مشاهده واقعیات و نحوة مشاهدة تغییر آن توسط ما به وجود میآورد.) در داستان جهانی تعامل بشر، که مضمونی فرهنگی است، مدام به شیوههایی که مردم با هم ارتباط برقرار میکنند بازمیگردیم ــ مهاجرت، تجارت، جنگ، امپریالیسم، زیارت، رد و بدل کردن هدایا، دیپلماسی، سفر ــ و به چهارچوبهای اجتماعی آنها: حوزههای سیاسی و اقتصادی، گروهها و دستهبندیهای بشری، دولتها و تمدنها، جنسیتها و نسلها، طبقات و هویت گروهها.
داستانهایی که پیش چشم ماست آکنده از تجربه بشری است.»