فرانسیس فوکویاما، زاده ی 27 اکتبر 1952، متخصص اقتصاد سیاسی و فیلسوفی آمریکایی است. فوکویاما در شیکاگو به دنیا آمد. او مدرک لیسانس خود را در رشته ی هنر از دانشگاه کورنل دریافت کرد و سپس در رشته ی فلسفه ی سیاسی ادامه ی تحصیل داد و مدرک دکترای خود در این رشته را از دانشگاه هاروارد گرفت. فوکویاما در حال حاضر، استاد و رئیس گروه توسعه ی اقتصادی بین المللی دانشگاه جانز هاپکینز در شهر واشنگتن دی. سی. است.
کتاب نظم و زوال سیاسی :
کتاب نظم و زوال سیاسی، اثری نوشته ی فرانسیس فوکویاما است که اولین بار در سال 2015 به چاپ رسید. فوکویاما با پرداخت به این سوال مهم و حیاتی که جوامع چگونه نهادهای سیاسی قدرتمند، مبتنی بر منافع جمعی و قابل اتکا را به وجود می آورند، تحولات و فراز و نشیب های دنیای سیاست، از انقلاب فرانسه گرفته تا ماجراهای «بهار عربی»، را مورد بررسی قرار می دهد و همچنین به ناکارآمدی های سیاست های ایالات متحده می پردازد. تأثیرات فساد بر حکومت، موفقیت برخی جوامع در از بین بردن فساد، میراث متفاوت استعمار در آمریکای لاتین و آفریقا و آسیا، و دلایل پیشرفت و توسعه ی سریع حکومت ها در کتاب نظم و زوال سیاسی به شکلی بسیار جذاب و قابل فهم تشریح می شوند. فوکویاما در این کتاب، آینده ی دموکراسی در مواجهه با رشد جهانی طبقه ی متوسط را نیز به بررسی می گذارد.
لیبرالیسم و نارضایتی های آن :
کتاب لیبرالیسم و نارضایتیهای آن تافتهای جدابافته از نوشتههای پیشین این نویسنده در باب لیبرالیسم نیست؛ این اثر نه تنها تجمیع آرای اندیشمندان گوناگون این مکتب است، بلکه تکمیل کننده تطور آرای خود فوکویاما و آسیب شناسی دقیق نقاط ضعف این مشرب فکری و نظامهای برخاسته از آن در ادوار مختلف حیاتش است. این متن به دنبال ارائه راه حل یا مسیری جدید نیست؛ زیرا در نگاه او، لیبرالیسم پایبند به اصول خود و کاملترین نسخه بشری است؛ نسخهای که بشر در طول تاریخ هزینه گزافی برای رسیدن به آن پرداخته و اکنون که نسل جدید میراث دار آن شده، بدون هیچ گونه درکی از سختیهای سپری شده، اصول اولیه را یا به فراموشی سپرده یا آن را خوار و ناچیز میانگارد، به گونهای که این مهم منجر به شکلگیری تصویری غیرواقعی از آن شده است. اما این بنیانها چه هستند؟ چرا و چگونه جوامع لیبرال از بنیانهای خود دور افتادهاند؟ تبعات آن برای حیات سیاسی و اقتصادی بشر چه خواهد بود؟ پیدایش نارضایتی از لیبرالیسم چه ارتباطی با این نسیان و فقدان دارد و چگونه میتوان این نارضایتیها را تصحیح و جبران کرد؟
اعتماد (فضائل اجتماعی و خلق سعادت):
پیشرفتهترین نظریات توسعه میگویند راهحلهایی که قرار است جوامع را به بهروزی برسانند باید با توجه به ظرفیتهای بومی، توسط کسانی که از آنها استفاده خواهند کرد از نو کشف شوند، و بخش مهمی از این شرایط بومی ذیل «فرهنگ» قرار میگیرد. از میان انبوه مؤلفههایی که فرهنگ در خود جای میدهد، بنا بر استدلال فوکویاما، آنچه در توسعه بیشترین موضوعیت را دارد سطح اعتماد موجود در جامعه است. اتفاقاً از میان اجزاء فرهنگ آن جنبهای که بیشتر از هر چیز دیگر تن به مداخله و اصلاح میدهد نیز «اعتماد» است. و مهمتر از آن، اگر بر وضعیت امروز جامعه خود دقیق شویم «اعتماد» را مهمترین کمبود و نیاز آن مییابیم. اینها نکاتی هستند که مجلد حاضر را برای هر فرد علاقمند به پیشرفت کشور خواندنی میکند. ضمن آنکه این اثر خواننده را به یک جهانگردی عمیق و لذتبخش میبرد و بینشهایی از دیگر جوامع در اختیارش میگذارد که شاید برای کسبشان به سالها زندگی در کشورهای بیگانه نیاز باشد.
هویت :
فوکویاما دیرتر از منتقدان، اما زودتر از هممسلکان لیبرال خود پی به اهمیت هویت در سیاست برده است. منتهی باید توجه کرد که او همچنان از منظر یک مؤمن به لیبرال دموکراسی به موضوع نگاه میکند و قویاً معتقد است لیبرال دموکراسی میتواند و باید برای مسأله هویت و به تعبیر فنیتر سیاست هویت چارهای بیندیشد. از نظر او راه چاره آن است که جریان چپ و لیبرال مثل دهههای گذشته هویتهای کلان طبقاتی را نمایندگی کنند. یعنی چپ نماینده قشر کارگر و لیبرالها نماینده طرفداران اقتصاد آزاد باشد. در این صورت هویتهای خُرد مذهبی، قومی، جنسیتی و غیره اثرگذاری خود را تا حد زیادی از دست خواهند داد. بنابراین منظور وی از بازگشت سوسیالیسم آن است که سوسیالیستها دوباره نماینده هویت کارگران شوند، نه آنکه بر طبل هویتهای فردی، مهاجرتی، قومیتی، جنسیتی و زبانی بکوبند. فوکویاما از راستها یا لیبرالها هم میخواهد در قوانین اعطای تابعیت و شهروندی تجدیدنظر کرده، آموزش زبان رسمی به مهاجران را جدی بگیرند. این کتاب رویکردهای فوکپویاما را با دقت بررسی میکند
امریکا بر سر تقاطع :
کتاب حاضر در واقع مبین مواضع سیاسی فوکویاما و برائتنامهی وی از جریان نومحافظهکاری است. وی از نظر سیاسی خود را محافظهکار میداند و بهرغم آنکه در بدو امر به همراه حلقهی متنفذ نومحافظهکاران دولت بوش را به گرداب جنگ عراق تشویق کردند، اما در اینجا ضمن انتقاد از رویکرد خارجی دولت بوش در صحنهی بینالملل، بهویژه در خاورمیانه، تصریح میکند که رفتار امپراتورمآبانهی بوش جایگاه ابرقدرتی امریکا در صحنهی جهانی را بهشدت متزلزل و اعتبار آن را خدشهدار کرده است. وی همچنین معتقد است که لیبرال دموکراسی را نمیتوان با توسل به نیروی نظامی بر هیچ جامعهای تحمیل کرد. سرنوشت امریکا و همراهانش در عراق نمونهی بارزی است که نشان میدهد هرگونه توسل به زور برای تحمیل دموکراسی، محتوم به شکست است.
پایان تاریخ و انسان واپسین :
فرانسیس فوکویاما در کتاب «پایان تاریخ و انسان واپسین» چنین استدلال میکند که پایان جنگ سرد (دوره ۴۰ سالهی مسابقهی تسلیحاتی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی) تنها پایان یک درگیری یا یک دورهی خاص از تاریخ پس از جنگ نبود، بلکه با این رویداد تعیینکننده بشریت به پایان تاریخ خود رسیده است: یعنی به نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک خود و جهانیشدن لیبرال دموکراسی. در واقع این رویداد پایان تمام درگیریهای ایدئولوژیک جهان بوده و پس از آن نظام موفق لیبرال دموکراسی، درست همانطور که در ایالات متحده اعمال میشود، آخرین شکل تکامل نظامهای اجتماعی در سرتاسر جهان خواهد بود. علاوه بر این فوکویاما معتقد است که تاریخ فرآیندی است که ناگزیر از جوامع ساده شروع میشود و به آخرین گونه و کاملترین شکل نظامهای اجتماعی یعنی لیبرال دموکراسی منتهی میشود.
آینده فرا انسانی ما :
یک دهه پس از اظهارات مشهور خود از "پایان تاریخ" ، فرانسیس فوکویاما استدلال می کند که در نتیجه پیشرفت های زیست پزشکی ، ما به احتمال زیاد با آینده ای روبرو هستیم که در آن خود بشریت دچار تغییرات بسیار بزرگی می شود. فوکویاما در "کتاب آینده فرا انسانی ما" تاریخچه مختصری از تغییر درک و شناخت انسان از ماهیت انسان را ترسیم می کند: از افلاطون و ارسطو گرفته تا مدینه فاضله و دیکتاتورهای مدرنیته که در پی بازآفرینی بشر برای اهداف ایدئولوژیک بودند. فوکویاما استدلال می کند که دستکاری DNA همه فرزندان یک شخص عواقب عمیقی و بالقوه وحشتناک برای نظم سیاسی ما خواهد داشت ، حتی اگر با بهترین اهداف انجام شود. در آینده فرا انسانی ما ، یکی از بزرگترین فیلسوفان اجتماعی شروع به توصیف اثرات احتمالی اکتشافات ژنتیکی جدید بر پایه دموکراسی لیبرال می کند، نظری که انسان با طبیعت برابر است.
کتاب ریشه های نظم سیاسی :
کتاب «ریشه های نظم سیاسی» اثری نوشته ی «فرانسیس فوکویاما» است که نخستین بار در سال 2011 انتشار یافت. «فوکویاما»، یکی از مهم ترین اندیشمندان سیاسی معاصر، شرحی جامع و ارزشمند را از چگونگی شکل گیری و گسترش پایه ای ترین نهادهای سیاسی در دنیای امروز، ارائه می کند. این کتاب با استفاده از طیفی وسیع از حوزه های دانش—تاریخ، زیست شناسی تکاملی، باستان شناسی، و اقتصاد—با توضیح سیاست در دوران نیاکان بدوی ما آغاز می کند و داستان را تا ظهور جوامع قبیله ای، شکل گیری نخستین دولت مدرن در چین، آغاز حکمرانی قانون در هند و خاورمیانه، و گسترش سیاست های مدرن در اروپا تا آستانه ی انقلاب فرانسه، ادامه می دهد.