کتاب روبرتو با جو (دری رو به آسمان) از روبرتو با جو،ترجمه از ماشالله صفری ، نشر گلکشت : روبرتو باجوOMRI (تلفظ ایتالیایی: [roˈbɛrto ˈbaddʒo]؛ زادهٔ 18 فوریه 1967) یک فوتبالیست حرفه ای سابق ایتالیایی است که عمدتاً به عنوان مهاجم دوم یا هافبک تهاجمی بازی می کرد، اگرچه توانایی بازی در چندین پست تهاجمی را داشت.روبرتو باجو در دوران حرفه ای بیست ساله خود، از 84-1983 تا 04-2003، پیراهن تیم های ویچنزا، فیورنتینا، یوونتوس، میلان، بولونیا، اینتر و برشا را پوشید و بیش از 450 بازی در سری آ انجام داد. با زدن 205 گل او 56 بار (با 27 گل) پیراهن آبی را بر تن کرد. او توپ طلا را در سال 1993 برنده شد. هیچ هوادار واقعی فوتبالی وجود ندارد که به خاطر سهمش در فوتبال ایتالیا و به طور کلی به هنر فوتبال، موجی از احترام، تحسین و قدردانی را احساس نکند.
کتاب مغز سبکمغز (یکی از متخصصان مغز و اعصاب برایتان توضیح میدهد که واقعا در سرتان چه میگذرد) از دین برنت، ترجمه از معصومه ملکیان ، نشر سایلاو : نویسنده، برخلاف بسیاری از آثاری که مغز را خارقالعاده و منحصربهفرد دانستهاند، آن را اندامی خطاپذیر، بینظم و آشفته مینامد و با اشاره به برخی از اشتباهات فاحش آن و پیامدهایش برای انسان، مغز را علاوه بر تحسینبرانگیز بودن، ابله و سبکمغز میداند. دین برنت در کتاب مغز سبکمغز، به بسیاری از کارهای مضحک مغز ابله ما و تاثیری که بر زندگی روزمره ما میگذارند میپردازد. کتاب دین برنت، توری سرگرمکننده به دنیای مغز و مملو از اطلاعات علمی آمیخته با بیانی طنز است که باعث میشود درک بهتری از رفتار و اعمال خود داشته باشید و از شما در برابر مزخرفات روزافزون عصبشناختی مبتنی بر مغز در دنیای مدرن محافظت میکند. دین برنت از همان آغاز کتاب مغز سبکمغز، ضمن ابراز همدردی با هر آنکس که مغزی دارد، به بسیاری از مشکلاتی اشاره دارد که انسانها درنتیجه سهلانگاری و حماقت مغزشان ناگزیر با آن روبهرو میشوند. به گفته او مغز ما بهشدت ترسو است و ما را بیدلیل از چیزهایی بیخطر مثل سایه روی دیوار میترساند؛ به رژیم غذایی ما، خواب ما و حرکات ما گند میزند؛ متقاعدمان میکند که بینظیریم درحالیکه نیستیم؛ نیمی از چیزهایی که درک میکنیم را از خودش سرهمبندی میکند؛ وقتی از چیزی هیجانزده میشویم ما را به انجام کارهای غیرمنطقی وامی دارد؛ به لطف مغز احمقمان با سرعتی باورنکردنی دوستانی پیدا میکنیم و در یک چشم بر هم زدن به همه آنها پشت میکنیم؛ زیر سایه مغز ابلهمان، انواع تئوریهای توطئه را باور میکنیم و به یک مشت خرافات ایمان میآوریم؛ حافظهمان، که انقدر به آن اتکا میکنیم، در اصل موجود خودخواهی است که با دستکاری خاطرات ما، آنها را جوری تغییر میدهد که خوشایند ما باشد. بدتر از همه این که مغز سبکمغز ما همه این سوتیها را زمانی میدهد که کاملا درست کار میکند.
این مغز شگفتانگیز ما، در روابط عاطفی هم حسابی کار دستمان میدهد. اصلا چرا باید بعد از به هم خوردن یک رابطه عاشقانه، روزها به حالت جنینی روی مبل بیفتیم و فقط هرازگاهی دستمان را برای پاک کردن اشکها بلند کنیم؟ مغز ما باعث میشود ایمان بیاوریم که در جهان عدالت جاریست در حالی که هر روز میبینیم آدمهای پست زندگی خوبی دارند و خیلی از آدمهای خوب در فلاکت دست و پا میزنند و…
کتاب نردبان شخصیت از مهرداد کورش نیا ، نشر نیماژ : در این کتاب، سعی کردهایم با بهرهگیری از بررسیهای روانشناختی و اسطورهشناختی شینودا بولن از افسانههای هلنی، الگویی برای شناخت ویژگیهای پانزده گونهی شخصیتی به دست دهیم. بااینحال، در اینجا از خوانش اسطورهای و روانشناختی افسانهها خبری نیست؛ بلکه کوشیدهایم این افسانهها را دستمایهای کنیم برای شناخت و طبقهبندی انواع شخصیت در نمایش. بهاینترتیب، دستاندرکاران و علاقهمندان شناخت و خلق شخصیت، بهفراخور موضوع و هدف، از میان این شخصیتها دست به انتخاب بزنند یا اینکه بهشیوهای تلفیقی، شخصیتی را بپرورانند؛ بهطوری که در نهایت، شخصیتهایی متنوع و کارآمد خلق کنند و اثری هوشمندانهتر پدید بیاورند.
کتاب 9 نوشتار از فروید از زیگموند فروید، ترجمه از میثم بازانی - مجتبی تاشکه،نشر کتابستان برخط : در این کتاب نه نوشتار از زیگموند فروید به فارسی ترجمه شده است که نوشتارهایی کوتاه، اما از جنبهی نظری و بالینی مهمند. در ترجمهی این نوشتارها بر آن بودهایم متنی تا حد ممکن روان به دست دهیم. این نوشتارها با هدف فراهم کردن بینشهایی دربارهی موضوع روانپریشی و رواننژندی انتخاب شدهاند. «پسرانش» به مثابهی سازوکار بنیادی روان، در روانکاوی فروید - لکانی نقشی مهم در تشخیص ساختارهای روانی دارد. در همهی نوشتارها اهمیت «پسرانش» را مشاهده میکنیم. حضور یا غیبت پسرانش تعیین میکند که فرد به رواننژندی مبتلا شود یا روانپریشی. پسرانش پدیدآورندهی نشانه و نیز آفرینندهی توانایی نمادپردازی برای انسان است. محتوای پسرانده نزدیکترین و در عین حال، دورترین مسپله به ما است. در واقع، میتوان آن را امر «غریب قریب» دانست که همیشه تکههایی از خود را به التی غریب به ما نشان میدهد؛ اما نباید فراموش کرد