کتاب خودگویی منفی و چگونگی تغییر آن (تغییر خودگویی از منفی به مثبت خودگویی برای رفع استرس اضطراب و افسردگی) از شاد هملستتر،ترجمه از علیاکبر قارینیت،نشر نسل نواندیش : خودگویی منفی - گفتگوی منفی با خود - آنقدر گسترش پیدا کرده است که حتی میتوان آن را بیماری خودگویی منفی نامید. این نوع گفتگو شما را برای شکست آماده میکند، بنابراین وقتی با خودتان منفینگرانه گفتگو میکنید، عینا مغزتان را برای شکست خوردن آماده میکنید. ممکن است صحبت کردن یا فکر کردن با خود به صورت منفی بیضرر به نظر برسد، ولی اینطور نیست، بنابراین باید خودگویی منفیتان را به خودگویی مثبت تبدیل کنید تا زندگی سرشار از شادی و موفقیت داشته باشید. چگونگی تغییر خودگویی، به طور کامل در بخش اول توضیح داده شده است. بخش دوم به شما کمک خواهد کرد تا از خودگویی منفی که علت اصلی استرس، اضطراب و افسردگی است خلاص شوید و در زندگی به آرامش لازم دست پیدا کنید. بخش سوم شامل 60 نکته درباره خودگویی و 365 روز خودگویی مثبت برای هر روز سال است که برای تغییر خودگویی منفی، میتوانید از این خودگوییهای مثبت استفاده کنید.
کتاب فریفته تصادف (نقش پنهان شانس در زندگی و بازارها) از نسیم نیکلاس طالب،ترجمه از نرگس قاسمي ،نشر باد : تا به حال به این فکر کردهاید که ممکن است علت موفقیت آدمهای موفق، خوششانسی آنها باشد، نه لزوماً توانمندی و مهارتشان؟ چقدر به نقش شانس، احتمالات و رویدادهای اتفاقی در زندگی باور دارید؟ «فریفتة تصادف»، تلاشی است برای آشنا کردن ما با موضوع مهم تصادفی بودن، رویدادهای اتفاقی و نقش شانس در زندگی. نیکلاس طالب متخصص لبنانی- آمریکایی آمار، تحلیلگر ریسک و مدرس دانشگاه در علوم تصمیمگیری، میگوید که انسانها گمان میکنند پشت هر رویدادی، حتماً علت منطقی مهمی وجود دارد؛ ولی همیشه اینطور نیست و شانس قطعاً به بعضی از آدمها بیشتر از برخی دیگر کمک میکند! این کتاب، معادلات و نمودارهای زیادی ندارد و کسانی هم که درک قوی و دقیقی از احتمال، سرمایهگذاری یا بازار سهام ندارند، میتوانند با خواندنش، فهم بهتری از نقش شانس و تصادف در وضعیت زندگی افراد و کسب و کارها به دست بیاورند.
کتاب برهوت همدلی از سایمون بارون - کوهن،ترجمه از نسترن زندی ،نشر اسبار : چه چیزی آدمی را به شیطان تبدیل میکند؟ در این بین مغز چه نقشی دارد؟ بارون- کوهن در این کتاب ارزشمند به بحثانگیزترین سوالها در حوزه علم عصبنگر اجتماعی میپردازد. او با نگاهی متفاوت به هر دو جنبه آزاردهنده و ترحمانگیز شرارت انسان و بررسی دلایل شکلگیری آن در دو زمینه مغز و رشد، دانشی جدید در اینباره ارایه میکند. او فهم ما از رفتار بیرحمانه دیگران را اساسا دگرگون میکند و با این کار باعث میشود که درباره خود نیز تامل کنیم. این کتاب از ما دعوت میکند که دایره همدلی خود را گسترش دهیم و درک عمیقتری از هم داشته باشیم. اندرو ملتزف، مدیر انستیتوی آموزش و علوم مغز دانشگاه واشنگتن. بارون- کوهن بار دیگر با توان بیمثال خود در تبیین مسایل علمی، سراغ مساله بحثبرانگیز و مهمی به نام شرارت بشری میرود. به نظر او شیوه مناسب و کارآمدی برای مطالعه اعمال بیرحمانه انسان تحت عنوان «شر» وجود ندارد. او معتقد است که چنین اعمالی را باید در حیطه متمایز روانشناختی (فقدان همدلی) بررسی کرد. بارون- کوهن فرضیه ساده و مستدل خود را همراه با پژوهشهای گسترده حوزه روانشناسی رشد، روانپزشکی، علوم اعصاب و ژنتیک به شیوهای موشکافانه و جذاب مطرح میکند. البته ممکن است افرادی که با پیامدهای خشونت سر و کار دارند، با تحلیل او موافق نباشند، اما یقینا تحتتاثیر اهمیت و اصالت این ایده قرار میگیرند.