کتاب خودت را به فنا نده نوشتهی گری جان بیشاپ برای اولین بار در اول اگوست سال ۲۰۱۷ منتشر شده است. این کتاب که در دستهی کتابهای خودیاری قرار میگیرد از جمله پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است. گری جان بیشاپ در این کتاب با لحنی کوبنده که از عنوان کتاب هم این لحن مشخص است، تلاش میکند تا نکاتی را در راستای زندگی بهتر به خواننده منتقل کند.
یا تو سرنوشتت را کنترل میکنی یا سرنوشتت تو را کنترل میکند. زندگی برای تعللها و تعویقهای تو متوقف نمیشود. حتی بهخاطرِ پریشانیها و ترسهای تو هم مکث نمیکند. زندگی دقیقاً در کنار تو جریان دارد. چه تو نقش فعالی داشته باشی، چه نداشته باشی، نمایش ادامه دارد.
دکتر بروس لیپتون، دانشمند مشهور دیانای و سلولهای بنیادی، در تحقیقاتش به این نکته پی برد که نودوپنج درصد فعالیتهای روزانهٔ ما با ضمیر ناخودآگاهمان کنترل و هدایت میشود. لحظهای به این موضوع فکر کن. یعنی تنها بخش بسیار بسیار جزئی از تمام کارهایی که انجام میدهی یا تمام حرفهایی که میزنی از روی خواست و ارادهٔ خودت است.
من حاصلِ افکارم نیستم، بلکه نتیجهٔ اعمالم هستم «تو با افکاری که در سر داری تعریف نمیشوی. تو همانی چیزی هستی که انجام میدهی. تو اعمالت هستی.»
ما گاهی از کارهای خیلی ساده اجتناب میکنیم، مثل تا کردن لباسها و خالیکردن ماشین ظرفشویی؛ درحالیکه هیچ زمانی از ما نمیگیرند. خیلی موضوعات ناچیز را بهبهانهٔ بیفایدهبودن، نادیده میگیریم و سراغ سنگهای بزرگتری میرویم که نشانهٔ نزدن هستند، ولی درنهایت باز از زندگی خسته و رنجور میشویم.
«افکار بزرگ از ذهن متفکر صحبت میکنند، اما اعمال بزرگ از انسانیت.»
هرچه بیشتر دربارهٔ سختی و مشقت چیزی با خودت حرف بزنی، برایت سختتر بهنظر خواهد رسید. متأسفانه، ازآنجاییکه ما دائماً به جریان ثابت افکار درونیمان گوش میدهیم، و به این صدا در ذهنمان خو کردهایم، اغلب متوجه نمیشویم که چهاندازه این افکار منفی روی روحیه و رفتارمان در هر لحظه از دقایق زندگی تأثیرگذار است؛ پس باید به خواستهٔ ذهن منطقیمان دربارهٔ انجام یک کار یا ترک یک رفتار گوش دهیم.
«بزرگترین موفقیتها از سختیها، بیاطمینانی و ریسک، زاده میشود.»
باید اول بپذیری که با وجودِ اتفاقهایی که در زندگیات رخ داده است و تو هیچ اختیار و کنترلی بر آنها نداشتهای، اما پس از وقوع آن حوادث، تو بدون هیچ عذر و بهانهای، همیشه و هر لحظه، صددرصد مسئول نوع رفتار و برخوردت هستی.
تو زندگیات را با عملت تغییر میدهی نه با اندیشیدن به عمل. درحقیقت، وقتی کمکم به عملیکردن فکرهایت نزدیک میشوی، چیزی جادویی شروع به ظهور میکند.
دفعهٔ بعد که «حسش نبود» کاری را انجام دهی، وقتی حس رفتن به سر کار یا انجام حرکتی مهم برای زندگیات را نداشتی، وقتی برای یک شروع، به خودت شک کردی، تمام این حرفها را بهیاد بیاور. همهٔ این فکرهای منفی را فراموش کن، فقط اولین قدم را بردار و سپس قدم بعدی و بعدی را ... تو افکارت نیستی؛ تو همان اعمالت هستی.