کتاب انسان در جستجوی معنا (Man’s Search for Meaning) اثری از ویکتور فرانکل روانپزشک و عصبشناس اتریشی است و در سال ۱۹۴۶ در اتریش به چاپ رسیده است. این کتاب که روایت تجربیات او در زمان سهمناک اردوگاه کار اجباری نازی است به اهمیت معنای زندگی انسان در سختترین شرایط خواهد پرداخت و تلاش میکند تا نگرش جدیدش را در روانشناسی «لوگوتراپی» تبیین کند.
اگر زندگی کردن رنج بردن اسست پس برای زنده ماندن باید معنایی در رنجبردن جست.
انسان حتی نمیداند در آرزوی چیست. در نتیجه یا در آرزوی کاری است که دیگران میکنند و یا رفتاری مینماید که دیگران از او میخواهند.
رنج انسانی شبیه عملکرد گاز است: یعنی چنانچه مقدار معینی گاز را وارد اتاقی کنیم، گاز همهی اتاق را بهطور یکنواخت پر میکند و ربطی به بزرگی و کوچکی اتاق ندارد. بنابراین، رنج و درد هم چه کم باشد و چه زیاد، روح و وجدان بشر را میآزارد. از این جهت میتوان گفت میزان رنج انسان کاملاً نسبی است. به همین علّت میتوان گفت که یک رخداد کوچک میتواند روح انسان را سرشار از شادمانی سازد.
«فلسفهی کنونی بهداشت روان بر این اساس استوار شده است که مردم باید شادمان باشند و اندوه و غم یکی از نشانههای ناسازگاری و عدم هماهنگی با زندگی است. شاید این شیوهی تفکر و نظام ارزشها باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتنابناپذیر دارند مسئول بداند. زیرا این روش تفکر سبب میشود که انسانهای دردمند و اندوهگین به خاطر اینکه شاد نیستند، روزبهروز اندوهگینتر شوند.»
«آن کس که چرایی زندگی خود را یافته، با چگونهاش نیز خواهد ساخت»
بدبین فردی است که هر روز با ترس و اندوه به تقویم خود مینگرد و برگی از آن جدا میکند و با کنده شدن هر برگ کاهش تدریجی تقویم را نظاره میکند. امّا کسی که با دیدی فعّال نگاه میکند و به حوادثِ آن هجوم میبرد، برگهای جداشدهی تقویم زندگی خود را دور نمیریزد، بلکه بر پشت هر برگی یادداشتهای تازه و مهمّی مینویسد و آن را با نظم و ترتیب بر روی برگهای جداشدهی پیشین میگذارد.
یک ضربالمثل آلمانی میگوید: «وجدان آرام بهترین بالش است.» امّا اخلاق درست و نیکو از دارو و قرص خواب، آرامبخشتر است.
انسان بایستی در هر لحظه تصمیم بگیرد. تصمیمی برای بهتر زیستن یا فناشدن. تصمیمی برای آنکه سرانجام وی در این زندگی و روزگار گذران چه خواهد شد؟
معنای زندگی از فرد به فرد، روز به روز، ساعت به ساعت در تغییر و دگردیسی است. مهم آن است که معنای زندگی موضوعی عمومی و همیشگی نیست، بلکه هر فرد باید معنا و هدف زندگی خود را در هر لحظهٔ معین و لحظات مختلف دریابد.
نکته حائز اهمیت این است که بدانیم زندگی از ما چه میخواهد، نه اینکه انتظارات ما در زندگی چیست.