کتاب نیمه تاریک وجود نوشتهی دبی فورد از جمله کتابهای حوزهی خودیاری است که برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ منتشر شده است. دبی فورد در این کتاب خوانندگان را تشویق میکند تا نیمهی تاریک خود را (بخشهایی از خودشان که ممکن است انکار کرده یا رد کرده باشند) بهعنوان وسیلهای برای بازیابی قدرت شخصی خود در آغوش بگیرند. این کتاب، اثری تاملبرانگیز است که ابزارهای عملی زندگی رضایتبخشتر را به خوانندگان ارائه میدهد.
اگر بر رفتار ناپسند کسی متمرکز میشوید، به این دلیل است که خودتان همان ویژگی را دارید.
بسیاری از ما میترسیم به درون خود بنگریم و این ترس، ما را وادار کرده است چنان دیوارهای قطوری بنا کنیم که دیگر به یاد نمیآوریم، در اصل چه کسی هستیم.
دیوانگی را به این صورت معنی میکند: «تکرار یک عمل با امید دستیابی به نتایج متفاوت.»
بسیاری از مردم از ترس آن که مبادا به هدف زندگی خود نرسند، آن را انکار میکنند.
یکی از عمدهترین مشکلات عصر اطلاعات، بیماری «من میدانم» است.
هنگامی که بتوانیم خود را بپذیریم و ببخشیم، خود به خود میتوانیم دیگران را نیز بپذیریم و ببخشیم. آموختن این درس برای من کار چندان سادهای نبود.
عمیقترین ترس ما از آن نیست که ناتوان هستیم، بلکه از آن است که بیش از حد توانمند هستیم. این تاریکی ما نیست که ما را بیش از همه میترساند، بلکه روشنایی ماست.
چگونه میتوان بدون شناخت بد، خوب را تشخیص داد، یا بدون آشنایی با نفرت، عشق را حس کرد و یا بدون احساس ترس، شجاعت را شناخت؟
اگر با خود دوست شوید، به چرخۀ مداوم از دست دادن خود و دیگران پایان میدهید و درک خواهید کرد که ما هیچگاه هیچکس را از دست نمیدهیم، بلکه فقط رابطههایمان تغییر شکل میدهند.
گانتر برنارد درست میگوید که: «ما انتخاب میکنیم وجودمان را فراموش کنیم و سپس از یاد میبریم که خود را فراموش کردهایم.»