کتاب چگونه تغییر کنیم؟ نوشتهی نویسندهی ستایششده در دنیای موفقیت و خودسازی، کیتی میلکمن است. او در این کتاب سعی دارد تا ما را با قواعد و اصول تغییر رفتار آشنا کند و با شناسایی موانعِ هدفگذاری به کمک ما بیاید. این اثر از عناوین پرفروش نیویورک تایمز است. این کتاب برای اولین بار در سال 2021 وارد بازار نشر جهانی شد. نسخهی فارسی آن نیز به همت انتشارات ترجمان علوم انسانی و با ترجمهی محمدحسن شریفیان در دسترس علاقهمندان فارسیزبان قرار گرفته است.
در مسیر رسیدن به اهداف، همیشه بین نقطهای که بر آن قرار داریم و نقطهای که میخواهیم باشیم فاصلهای هست. گاهی این فاصله کوتاه و گاهی طولانی و دستنیافتنی بهنظر میآید. با این حال، رمز عبور از فاصلهی آنچه هستیم و آنچه باید باشیم، تنها یک چیز است: تغییر! درست همانچیزی که کیتی میلکمن (Katy Milkman) سعی دارد در کتاب ویژهی خود یعنی چگونه تغییر کنیم؟ (How to change) بهطور اساسی به ما بیاموزد.
شاید شما هم برای آنکه تمرین ورزشی را جزو برنامهی روزانهتان قرار دهید، بارها به برنامههای اینترنتی و آلارم گوشی متوسل شدهاید. با این حال هنوز هم هر روز باشنیدن صدای زنگ ساعت بهزحمت از جایتان بلند میشوید؟ درست است! رسیدن به اهداف روزانه، بیشتر اوقات فرایندی سخت و طاقتفرسا بهنظر میآید؛ با این وجود، تغییر کردن بیش از آنچه فکر میکنیم به اصول و قواعد دنیای خود وابسته است. به عبارت بهتر، با به دست آوردن کلید و راهکار درست تغییر کردن، این عمل هم مثل هر معادلهای که فرمول آن را به دستمان بدهند، راحت و انجامشدنی خواهد بود.
کیتی میلکمن در کتاب خود به ما یاد میدهد بین نقطهی کنونی و نقطهی هدف چه موانعی قرار گرفته. او در کنار شناسایی موانع، شیوهی حل آن را نیز در اختیارمان قرار میدهد. با انجام توصیههای کتاب چگونه تغییر کنیم، شاهد خواهیم بود که تمرین روزانه نیز مثل یک وعدهی غذایی، شیرین و لذتبخش خواهد شد و هر روز برای انجام آن با اشتیاق از جا بلند میشویم!
نویسندهی کتاب چگونه تغییر کنیم، بهسراغ صدها و مقاله و تحقیقات علمی درخصوص فرایند رسیدن به موفقیت میرود. او در این مسیر از محققین مختلف و همکاران خود در سراسر دنیا کمک میگیرد تا به کاربردیترین روشها در راه رسیدن به اهداف دست پیدا کند. میلکمن در کتاب خود، از مهمترین عوامل و موانع ذهنی که شما را به سمت رها کردن اهدافتان میکشاند سخن میگوید. او با شناسایی موانعی همچون تعلل و فراموشی راهکارهای مرتبط را نیز شرح میدهد. مهمترین نکته در مورد این کتاب و از عوامل جذابیت آن، استفاده از روشهای تمرینی همراه با ارائهی داستانهای و مطالعات موردیست. نویسنده با استفاده از این روش، گامبهگام شما را تا کمکردن فاصله بین نقطهای که هماکنون بر آن قرار دارید و آنچه میخواهید باشید همراهی میکند. با کتاب چگونه تغییر کنیم و نکات جذاب آن همراه باشید.
هر سال حجم عظیمی از کتابهای خودیاری نوشته میشوند تا راهوچاه تغییرکردن را توضیح دهند، کتابهایی که معمولا به دستورالعملهایی تقریبا مشابه میرسند: اهداف بزرگی برای خودت ترسیم کن، آنها را به گامهای کوچکتر تقسیم کن، برنامهریـــزی کن، خوشبیـــن باش و از نرمافـــزارهــای یادآوری استفــاده کـــن. اما چـــرا همچنان تغییر نمیکنیم؟ چرا ایـــن راهکارها به شکست میانجامد؟ کیتی میلکمن، استاد علوم رفتــــاری در دانشگاه پنسیلوانیــا، معتقـــد است باید، بهجـــای توصیههای کلی، به موانع درونی خودمان برای تغییر بیندیشیم و مطابق الگویی علمی راه خاص خود را پیدا کنیم. او در این کتاب، بر پایۀ تحقیق گستردهای که طی یک دهه به انجام رسانده است، موانع اصلی تغییر را بررسی میکند و مجموعهٔ متنوعی از راهکارهای غلبه بر آنها را ارائه میدهد.
کاترین ال. میلکمن یک اقتصاددان آمریکایی است که استاد جیمز جی دینان در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. او رئیس انجمن قضاوت و تصمیم گیری است. میلکمن در ابتدا به فکر کار در وال استریت بود و تعطیلات دانشگاه خود را در بانک های سرمایه گذاری گذراند. او دانشجوی کارشناسی در دانشگاه پرینستون بود و در آنجا در تحقیقات عملیات و مطالعات آمریکایی تخصص داشت. او برای تحصیلات تکمیلی خود به دانشگاه هاروارد نقل مکان کرد و در سال 2009 دکترای خود را در زمینه اطلاعات و فناوری به پایان رساند.
این کتاب به تمامی کسانی که در مسیر رسیدن به موفقیت و تغییر زندگی نیازمند یک راهنمای علمی، جامع و راهبردی هستند پیشنهاد میشود.
- این کتاب یک مکاشفه است، به آن خوش آمدید! (فایننشال تایمز)
- کتاب چگونه تغیر کنیم، به توصیههای بهترین دوست دنیا میماند! (دنیل پینک، نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز)
- اگر به ساخته یک «منِ جدید» میاندیشید، پس خواندن این کتاب را شروع کنید! (دن هیث، از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز)
- کتاب چگونه تغییر کنیم یک طرح ارزشمند و مبتنی بر علم است که شیوهی دستیابی به اهدافتان را یکبار و برای همیشه، ارائه میدهد. (وبسایت آمازون)
بخشی از کتاب چگونه تغییر کنیم؟ :
«بچهدارشدن بدون شک یکی از مهمترین نقاط عطف زندگی است. تا روز قبل از تولد، بچهای در کار نیست که لازم باشد غذا بخورد، لباس بپوشد، آرام شود یا نیاز به محافظت داشته باشد؛ ناگهان بوووم، همهچیز دگرگون میشود. فرزندپروری تجربهای جدید و متفاوت است، صرفاً اینطور نیست که مجبور شوید عادتی را ترک یا روال قبلیتان را بر هم بزنید، بلکه بهطور کامل از نو شروع میکنید، چه خوب باشد چه بد. در همین زمانِ حیاتی است که پیامِ «به پشت بخوابان» را دریافت میکنید، درحالیکه هنوز با تجربهٔ جدیدتان خو نگرفتهاید و میخواهید همهچیز را درست انجام دهید. به نظر من این بهترین زمان برای تغییر الگوهای رفتاری است. مهم نیست پدر و مادرتان، و پدر و مادرشان قبلاً چه کار میکردند، وقتی پزشک میگوید بچه را به پشت بخوابان، احتمالاً حرفش را گوش میکنید و بهدنبال جدال با عادتهای بدتان نمیروید.
حال، این را با کارزارهای بهداشت عمومی مقایسه کنید که میخواهند عادتهای خوردن، سیگارکشیدن و واکسنزدن مردم را تغییر دهند. این برنامهها معمولاً زمانی به سراغمان میآیند که وسط زندگی پرمشغلهمان هستیم و روال کاری انعطافناپذیرمان جای کمی برای تغییر باقی میگذارد. به همین دلیل، گرچه اطلاعاتی که ارائه میدهند مسئلهٔ مرگ و زندگی است، تعجبی ندارد که بیشتر آنها را نادیده میگیریم.
پس از بازدیدم از گوگل، فکر کردم این ایدهٔ بسیار مهمی است که کمتر به آن توجه شده است: وقتی میخواهید رفتار خودتان یا کس دیگری را تغییر دهید، اگر کارتان را با لوح سفید -یعنی شروع تازه- آغاز کنید، بهطوریکه عادتهای قدیمی مزاحمتان نشوند، بسیار موفقتر خواهید بود.
فقط یک مشکل وجود دارد: لوح سفید واقعی بسیار نادر است. تقریباً هر رفتاری که میخواهیم تغییر دهیم رفتاری روزمره و معمول است که در روال زندگیِ جاافتاده و پرتکاپویمان تثبیت شده است.
ولی خوشبختانه تغییر بدون لوح سفید هم ممکن -و البته سخت- است. موقع گفتوگو با پراساد در گوگل، حدسم این بود که شاید بتوان احساس وجود لوح سفید را به آدمها القا کرد، حتی وقتی که واقعاً لوح سفیدی وجود ندارد.»
اگر تا حالا تصمیم گرفته باشید تغییر بزرگی در زندگیتان ایجاد کنید -مثلاً در درس یا کارتان موفقتر شوید، برای شرکت در ماراتنْ آمادگی جسمی لازم را به دست آورید، یا برای دوران بازنشستگیتان پسانداز کنید- میدانید که توصیههای خیلی زیادی وجود دارد که به شما میگوید چطور موفق شوید. احتمالاً تا الان بعضی از آنها را امتحان کردهاید. شاید، با استفاده از ساعت هوشمند، قدمهایتان را شمرده باشید یا در تقویم گوشیتان یادآورهایی را مشخص کرده باشید تا، موقع استراحت نهار، تمرین تنفس عمیق کنید. شاید عادت قهوهخوردن عصرگاهی را کنار گذاشته باشید تا پولی را که خرج کافه میکنید پسانداز کنید. میدانید که اهدافتان باید مشخص و قابلاندازهگیری باشند. به قدرت مثبتاندیشی و پیشرفت گامبهگام واقفید و میدانید که بهرهمندی از چند حمایتگر میتواند به شما کمک کند.
بهلطفِ رشد علاقۀ جامعه به علوم رفتاری، دو دهۀ گذشته سرشار بوده از تحقیقات و اطلاعات جدید -مثل سخنرانیهای تد، کتابها، کارگاهها و برنامههای تلفن همراه- راجع به ابزارهایی عملی که میتواند به شما کمک کند رفتارتان را تغییر دهید و دیگران را نیز به این کار تشویق کنید. ولی احتمالاً پی بردهاید که روشهای خیلی محبوب لزوماً نمیتوانند به شما و دیگران کمک کنند تا تغییر کنید. بااینکه برنامۀ تعیین هدف را روی تلفن همراهتان نصب کردید، باز هم یادتان رفت دارویتان را بخورید. بااینکه یادآور تنظیم کرده بودید، باز هم گزارشی را که باید به رئیستان تحویل میدادید پشت گوش انداختید. کارکنانتان از برنامههای آموزشی یا مزایای بازنشستگی شرکت استفاده نمیکنند، حتی علیرغم اینکه با ثبتنام در این برنامهها به آنها جایزه تعلق میگیرد.
چرا این ابزارها و شیوههایی که برای ایجاد تغییر به وجود آمدهاند اینقدر شکست میخورند؟