مرسدس بنزیا ماشین رویاها یکی از قدیمی ترین و مطرح ترین خودروسازان جهان است که به تولید خودروهای لوکس در کلاس های مختلف می پردازد.
روز دوم آوریل سال 1900 شرکت دایملر تصمیم گرفت خودروهای سواری ساخت خود را به نام مرسدس نامگذاری نماید، نامی بر گرفته از دختر یکی از سرمایه گذاران، نکته جالب دیگر درباره نام مرسدس بنز این است که در میان انبوه شرکت های خودروسازی، این شرکت آلمانی تنها برندی بوده که نامش از ترکیب دو نام مونث به وجود آمده، Bertha Benz همسر کارل بنز موسس این شرکت و Mercedes Jellinek .
مرسدس بنز در طول سال های طولانی فعالیت خود توانسته زیبایی را با فناوری و عملکرد فنی ترکیب نماید، کاری که بسیاری از خودروسازان از انجام آن عاجز بوده اند.
هِنری کیسینجر برای دانشجویان و عالمان عرصه روابط بینالملل شناخته شدهتر از آنی است که نیاز به معرفی داشته باشد. اما به عنوان معرفی مختصر، هنری آلفرد کیسینجر در 27 می 1923 در خانواده یهودیالاصل در شهر فورت آلمان به دنیا آمد. او در سال 1938 به همراه خانواده از آلمان تحت کنترل نازیها، به ایالات متحده آمریکا آمد، در نیویورک ساکن شد و در سال 1943 تابعیت این کشور را کسب کرد. وی سیاستمدار، دیپلمات و مشاور ژئوپلتیک آمریکایی است که به عنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی آن کشورخدمت کرده است. کیسینجر در دوره ریچارد نیکسون به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا مشغول به کار شد و پس از پایان دوره نیکسون به خاطر رسوایی واترگیت و استعفای نیکسون، در همان سِمت با جِرالد فورد (معاون نیکسون که طبق قانون اساسی جانشین وی شد) به همکاری ادامه داد. از وی بهعنوان یکی از استراتژیستهای ارشد ایالات متحده آمریکا نام برده میشود.
بر اساس یک نظرسنجی که توسط مجله سیاست خارجی انجام شده، 21/32 درصد از «محققان بزرگ روابط بینالملل آمریکا» وی را مهمترین وزیر امور خارجه ایالات متحده از سال 1965 در نظر گرفتند.
مهمترین فعالیتهای او شامل مذاکرات مربوط به محدودسازی سلاحهای استراتژیک میان آمریکا و شوروی بین سالهای 1969 تا 1972 که منجر به پیمان سالت شد، برقراری رابطه میان ایالات متحده آمریکا و چین با اجرای سیاست معروف به دیپلماسی پینگپنگ در سال 1972، و همچنین نقش موثر در خاتمه دادن بحران ویتنام که جایزه صلح نوبل مشترکی را برای او و «لیدوک تو» طرف مذاکره کننده ویتنامی به ارمغان آورد. کتاب حاضر با عنوان کیسینجر در برابرکیسینجر (تأملاتی درباب دیپلماسی، استراتژی کلان و رهبری) نوشته وینستون لُرد، که برای اولین بار در سال 2019 منتشر شد، کتابی است که در قالب مصاحبه وینستون لرد و کی. تی. مک فارلند با کیسینجر، به دوتا از مهمترین رویدادهای دوره تصدیگری کیسینجر در پست وزیر امورخارجه در دوره ریاست جمهوری نیکسون که شامل سیاست گشایش به سمت چین و همچنین پایان دادن به جنگ ویتنام میباشد، اشاره دارد. اثر حاضر مشتمل بر یازده بخش میباشد که در بخش اول در مورد مبحث دولتمردی و اینکه یک رهبر در عرصه تصمیمگیری با چه مسائلی روبروست و چه عواملی در تصمیم¬گیریهای او نقش دارد، صحبت میکند. در بخش دوم، به تعیین عرصه اشاره دارد و محیطی که هر مشاور امنیت ملی با آن سروکار دارد. بخش سوم، در مورد ارتباط با چین است که از آن بهعنوان برجستهترین دستاورد سیاست خارجی ریاست جمهوری نیکسون که سیاست گشایش به سمت چین است یاد میشود.
در بخش چهارم، به یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی در تاریخ رابطه آمریکا و چین که همانا نشست نیکسون و مائو است اشاره میکند و این گام مهمی در عادیسازی روابط بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین بود و این بازدید به بیستوپنج سال عدم رابطه خاتمه داد. در بخش پنجم، در مورد ثبات با اتحاد جماهیر شوروی بحث میشود؛ به مدت دو دهه ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی درگیر رقابت جهانی جنگ سرد بودند که با بحرانهای جدی روبرو شده بود و نتیجه نشست نیکسون و لئونید بِرژِنف، رهبر شوروی به تدوین معاهده محدود کردن سلاحهای اتمی یا همان توافق نامه SALT منجر شد. در بخش ششم، تحت عنوان جستجو برای صلح در ویتنام، اشارهای به مهمترین رویداد دوران کاری کیسینجر که همانا خاتمه یافتن جنگ ویتنام بود دارد که منجر به دریافت جایزه صلح نوبل برای وی شد. در بخش هفتم، در مورد توافقات پاریس صحبت شده است که در مورد توافق پایان جنگ و بازیابی صلح در ویتنام بود، این توافق بین ویتنامشمالی و ویتنامجنوبی و ایالات متحده که نماینده بومیان انقلابی ویتنامجنوبی بود امضاء شد. در بخش هشتم در مورد پیشرفتهایی در خاورمیانه، در مورد جنگ یومکیپور که بین اعراب از جمله مصر، سوریه و اسرائیل بود صحبت میشود که در نهایت منجر به دیپلماسی شاتل [دیپلماسی رفت و برگشت] شد و این دیپلماسی اولین بار در تاریخ سیاست خارجی آمریکا با نام هنری کیسینجر همراه شد. در بخش نهم در مورد سبکهای مذاکره و شرح حالهای شخصی گفتوگو شده است. در بخش دهم در مورد فرآیند سیاست خارجی صحبت شده است و بخش آخر هم به مبحث استراتژی تعلق گرفته است.
نکته پایانی؛ اثر حاضر مصاحبهای است بر پایه ادبیات محاورهای که توسط وینستون لرد و کی. تی. مک فارلند با هنری کیسینجر انجام شده است که وی [کیسینجر] از این گفتوگو به عنوان تاریخ شفاهی بخشی از دوران حرفهای خود یاد میکند و از آنجا که این مصاحبه با ادبیات محاورهای و بهنوعی غیر رسمی انجام شده است گاه، گاهی از کلمات و عبارتها مترادف فارسی نداشته اند، اما تمام تلاش اینجانب و همینطور ویراستار محترم این اثر جناب آقای جواد ترکاشوند معطوف بر این بود تا جایی که شاکله متن اصلی اثر حفظ شود، در جهت روانسازی کلمات و بعضی عبارتها تمام تلاش و آگاهی خویش را به کار بندیم، همچنین تمامی آنچه که در قلاب و پاورقی آورده شده است جهت توضیحات بیشتر از طرف مترجم میباشد. امید است که کتاب حاضر موجبات رضایت خوانندگان گرامی را فراهم آورد.
اکنون این درک رو به رشد وجود دارد که نهادهای اقتصادی، سیاسی، حقوقی و اجتماعی برای کامیابی اقتصادی و شکست ملت ها ضروری هستند. حکمرانی را می توان به روش های گوناگونی تعریف کرد؛ هنگامی که صحبت از حکمرانی شرکتی در برابر حکمرانی به معنای عام می شود، معنای آن قطعا متفاوت است. در زمینه رشد و توسعه اقتصادی، حکمرانی به بخش های بنیادین نهادها اشاره دارد. عناصر مهم حکمرانی که به همین ترتیب تعریف می شوند، شامل نهادهای سیاسی یک جامعه (روند تصمیم گیری جمعی و بررسی سیاستمداران و گروه های ذی نفع سیاسی و اقتصادی قدرتمند) قابلیت دولت (توانایی دولت در تأمین کالاهای عمومی در مناطق مختلف کشور) و تنظیمات نهادهای اقتصادی (چگونگی دخالت دولت در تشویق یا امتناع فعالیت اقتصادی توسط بازیگران مختلف) است. بنابراین، تعامل میان حکمرانی و رشد اقتصادی، ارتباط مستقیمی با تعامل بین نهادها و رشد اقتصادی دارد.
امروزه وقتی صحبت از خانه مد دیور می شود طراحی لباس های فشن، اکسسوری ها، عطر و محصولات زیبایی به چشم می خورد، مساز و با وقار کلمه هایی هستند که با شنیدن نام دیور به ذهن هر مدشناسی خطور می کند. به عبارت دیگر دیور (Dior) یعنی لوکس گرایی، دیور یعنی طراحی لباس های زنانه فوق العاده خاص.دیور مترادف با مد والایی است. اکثر مردم نمی دانند که برندهای ثروتمند گاهی داستان های غم انگیزی در تاریخچه ی خود دارند. مرد پشت صحنه این برند، مشهورترین طراح لباس زنان در قرن بیستم بود و استعداد بی نظیر او جلوه ای تازه از زنانگی را در روزگاران پس از جنگ جهانی دوم معرفی کرد و سبک خود را به اروپای آن زمان و حتی آیندگان خود دیکته کرد. با ما در این کتاب همراه باشید تا فراز و نشیب های زندگی این طراح بزرگ را با قلم وی بخوانیم.
اگر به شما بگویند یکی از مهم ترین دلایل آغاز جنگ جهانی دوم، باورها و اندیشه های غالب در فضای جریان روشنفکری آن زمان بوده است، تا چه اندازه شگفت زده خواهید شد؟
روشنفکران در طول تاریخ نقش پررنگی در اتفاقات جامعه ی بشری ایفا کرده اند. در بسیاری از موارد تصمیم هایی که در نقاط عطف تاریخی گرفته شده، تحت تأثیر نظرات و باورهای روشنفکران بوده است. اما آیا این بدان معنی است که همواره این تصمیم ها منجر به بهبود شرایط عموم مردم شده است؟ آیا همیشه مشخصه های اصلی ای که روشنفکران با آن شناخته می شوند، یعنی «بهتر اندیشیدن» و «ژرف نگریستن»، باعث شده نسبت به وقایع و پیامدهای آنها، تحلیل و راه حل درست تری ارائه دهند؟
در این کتاب توماس سوئل، استاد دانشگاه استنفورد و نظریه پرداز اجتماعی و اقتصادی، با لحنی هشداردهنده، نگاهی انتقادی و نیز با استناد به رویدادهای پیشین، نظرات «نخبگان جامعه» را زیر ذره بین برده و جسورانه به چالش می کشد.